کسی آمده است پیش من که نردبان بخرد تا برود دزدی!
من هم نمیخواهم دزدی بشود اما میدانم که اگر من این نردبان را نفروشم، اینطور نیست که او دزدی نکند. مغازههای نردبان فروشی زیاد است؛ میرود از دیگری میخرد. حالا اگر من به او نردبان بفروشم، این فروختن من چه حکمی دارد؟
یا مثلاً پدر میداند که فرزندش با گرفتن پول میخواهد برود لودگی و گناه کند، اما میداند که اگر او پول را ندهد، مادر مخفیانه به او پول میدهد و بالأخره او کار خودش را میکند؛ حالا آیا این برای پدر مجوز میشود که به او پول بدهد؟
امام خمینی(ره) میفرماید اصلاً و ابداً این مجوز اعانه به اثم نمیشود و این صورت هم از مواردی است که عقل حکم به قبح مساعدت میکند.
نگو «من اگر نردبان نفروشم، دیگری میفروشد»
نگو«من اگر پول ندهم، مادرش میدهد»
ببین وظیفه تو چیست. تو نباید به اثم کمک کنی
بنابر این تمام این صُوَر حرام است:
- چه «قصد توصل» داشته باشی که دیگری حرام را انجام دهد و چه قصد نداشته باشی ولی بدانی که حرام را انجام میدهد
- چه او «اراده فعلیه» داشته باشد برای انجام حرام و چه اراده فعلیه نداشته باشد و مساعدت تو موجب فراهم شدن بستر برای تجدید ارادهاش شود
- چه مساعدت تو و تهیه اسباب توسط تو «مدخلیت» داشته باشد در ایجاد آن فعل حرام و چه مدخلیت نداشته باشد
تمام این چند صورت حرام است.